گلچین زیباترین شعر در مورد سکه

شعر در مورد سکه

شعر در مورد سکه ،شعر درباره سکه،شعر سکه،شعر سکه ماه مرجان،شعر سکه هفت سین،شعر سکه ها،شعر سکه معین،شعر سکه طویله،شعر سکه،شعر درباره سکه،شعر کودکانه سکه،شعر در وصف سکه،شعر سکه از سعدی،شعر سکه از حافظ،شعر سکه از مولوی،شعرم سکه از مولانا،شعر سکه از عطار،شعر سکه از صائب تبریزی،شعر سکه از مثنوی،شعر سکه از خاقانی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد سکه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

خاطرم دریای پر غوغاست

یاد تو چون سکه ای سیمین رها بر آب این دریاست

شعر در مورد سکه

ما با دلار و سکه و قیمت غریبه ایم

در سر فقط هوای اشارات حیدر است

شعر درباره سکه

انداختی از سکه، بازار پری ها را

بشمار وقتی می پرانی مشتری ها را

شعر سکه

سکّه و سیگار اما روبراهم می کند

چیز دیگر هم اگر باشد به قدر یک گرم…

شعر سکه ماه مرجان

ای دریغا سر به سر موج است و گرداب است یا غرقاب

سکه ی سیمین فرو تر می رود در آب.

شعر سکه هفت سین

سکه درمان من است از ربع و از نیمش چه باک

ربع باشد، می پذیرم، نیم باشد شاکرم

شعر سکه ها

ونور سکه ی شب سیاهتر از اینورشیه

میرسم آخر خط اما بازم اولشه

شعر سکه معین

بیا تا بیفتن از سکه شبای رو سیاه

بیا تا آشتی کنن پلنگا به هلال ماه

شعر سکه طویله

شیر یا خط فایده نداره ‚‌ نقش بازنده منم

باید این سکه ی رو سیاه رو بشکنم

شعر سکه

گویند که چون روی بیامد به تــــــو سکه؟

گویم که عیـــان لطف جهاندار به کار است

شعر درباره سکه

سکه می چرخد در هوای ابهام من و تو

می بایست انتخاب کنیم

شعر کودکانه سکه

من در نگاهم زمان شیهه می کشد

سکه آرام می شود و بالا می رود

شعر در وصف سکه

که هنوز درگیر انتخابی است سخت

سکه چرخی می زند آرام

شعر سکه از سعدی

سبد خواهش یک دخترک از “کفش” پر است!

قلک کودکی یک پسر از سکه تهیست

شعر سکه از حافظ

همیشه یک طرف سکه ی جهان با ماست

و روی دیگر آن سهم کوزه و خم شد!

شعر سکه از مولوی

برای آمدنت کارم به سکه کشیده شده است …

اگر شیر آمد بر روی آمدنت خط خواهم کشید

شعرم سکه از مولانا

اگر این روزگار در شادی بگذشت

نگر تا کی یه روی سکه برگشت

شعر سکه از عطار

ای دل مثال رویت

تشبیه سکه کردم

شاید سوالت آید

این کار از چه کردم

شعر سکه از صائب تبریزی

اما تو نیک دانی

کندر میان بازی

سکه دو روی دارد

گاهی به کامت آید

گاهم چنین نشاید

شعر سکه از مثنوی

از من که کمی شیر بها خواسته شد

از شدت عشق در دلم کاسته شد

حالا دو هزار سکه هم می خواهد

گل بود به سبزه نیز آراسته شد!

شعر سکه از خاقانی

ای دل مثال رویت

هر لحظه ات یه روی است

باز آفرین به سکه

تنها دو روی دارد

شعر در مورد سکه

در سردترین روز آتشکده

سکه ای به حوض انداختم

شعر درباره سکه

سلام سکه! شـنیدم گران شدی

رفیق جـیب زما بهـتران شدی

شعر سکه

سه سکه ی یک ریالی

گویی اززیرخاک جوانه زد

شعر سکه ماه مرجان

صحبت قیمت یک سکه ی بی مقدار است

قصه ی کهف به گوش همه اصحاب بخوان

شعر سکه هفت سین

یافت هرگز نشود راه ِ خرابات به درس

سکه ی عشق بباید به تو در این بازار

شعر سکه ها

سکه ای روی میز می چرخد

چشم هایی که هیز… می چرخد

شعر سکه معین

سکه ی اقبال من تنها تویی

روی آن برگشته , ناپیدا تویی

شعر سکه طویله

تمام عشق تو بر من ، فقط یک سکه می ارزید

که آنهم آخرش دیدم ، که روی دیگری دارد

شعر سکه

سکه ی پادشاهی مادم

بعد تو از رواج افتادم

شعر درباره سکه

چرا که عشق و عاشقی به سکه نیست

الهام قلبی من پایدار بودن به عاشقیست

شعر کودکانه سکه

چرا که مرام دینار و درهم شد رسم عاشقی

نیست سکه ای در هر زمان رسم عاشقی

شعر در وصف سکه

دنبال سکه تلفن می گردم!!

می خواهم به جوانی مادرم زنگ بزنم

شعر سکه از سعدی

زندگی وُ مرگ روی بارز یک سکه اند

بعد تابستان رسد هم فصل زرد زندگی

شعر سکه از حافظ

دنبال سکه تلفن می گردم

می خوام به اداره از کار افتادگی زنگ بزنم؟

شعر سکه از مولوی

‍ دو رویِ سکه ی دل را جهان نمی فهمد

قمار شیر و خطش ، امتحان نمی فهمد

شعرم سکه از مولانا

گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد می کردم

سکه خورشیدی را در کوره ظلمت رها سازند

شعر سکه از عطار

سکه ای مگر ، مگر اشک

بسته یخ به گونه ی شب

شعر سکه از صائب تبریزی

بخت از کدام روی سکه می افتد

و در میان بازی شاه دزد ضیافت هر شب

شعر سکه از مثنوی

به مهر و مه نگاه کن که از خزانه ی غیب

دو سکه است که در دست آسمان افتاد

شعر سکه از خاقانی

شهری که در حراج بزرگ غریزه ها

زن رابه چند سکه ناچیز می خرد

شعر در مورد سکه

آنگاه نقش چهره ی او را فرشته وار

زینت فزای نیمرخ سکه می کند

شعر درباره سکه

دستی که گهواره ات را باید می جنباند

ننگشان که قلب را به سکه ی قلب فروختند .

شعر سکه

منقار نیمه باز ماهیخوار

وقتی که برکه را

از « صاد » صید سرخ خبر داد

خط گریز ، سکه ی سیمین ماه را

در ژرف آب برد .

شعر سکه ماه مرجان

نام تو را زیاد شنیدیم، در حسرت مرام تو مانده

ای اولی که سکه مردی تا همچنان به‌ نام تو مانده

شعر سکه هفت سین

دوباره لحظه زیبای سال تحویل است

و سفره با سبد و سیب و سکه تکمیل است

شعر سکه ها

به دامانـت می آویزم مگر حاجـت روا داری

به زرین سکه می ارزم ببر جانا به دینـاری

شعر سکه معین

او ندارد سکه ای دراین جهان

جز سکه مطرود و بی عیار دل.

شعر سکه طویله

دلم میان درو انتظار گیر افتاد

دریغ سکه کج باور تو دیر افتاد

شعر سکه

گر دل و جان تو را سکه و زر آرزوست

دم مزن و در خفا همدم تریاک باش

شعر درباره سکه

در کیسه ام به جــــای سکه فضای خالی است

در کاسه ام به جای آب حبـــاب خیالی است

شعر کودکانه سکه

و صدا در می آید آسمان را به خواستگاه سکه ای بر قبر

و روح می جوید بستر جسمانی خویش را در یک سنگ

شعر در وصف سکه

بربام دلم همیشه می باره تگرگ

پاییزم ونیست درکفم سکه برگ

شعر سکه از سعدی

در کیسه ام به جای سکه فضای خالی است

در کاسه ام به جای آب حبـــاب خیالی است

شعر سکه از حافظ

همیشه گفته بودم

من و تو روی یک خط نیستیم

مثل دو روی سکه!!

شعر سکه از مولوی

رو سر قلبای عاشق بارونی می شم می بارم

روی پیشونی صحرا سکه ی بارون می کارم

شعرم سکه از مولانا

سکه ی عمرم دیگه زرد نیست

سرمای زندگیم دیگه سرد نیست

شعر سکه از عطار

سکه شاهان همی گردد دگر

سکه احمد ببین تا مستقر

شعر سکه از صائب تبریزی

بر رخ نقره و یا روی زری

وا نما بر سکه نام منکری

شعر سکه از مثنوی

سخن پولاد کن چون سکه زر

بدین سکه درم را سکه می بر

شعر سکه از خاقانی

قوت کارگزاریش بده

سکه پاک عیاریش بده

شعر در مورد سکه

سکه شاه و نقش سکه یکیست

عدد از درهمست و از دینار

شعر درباره سکه

گفتمش ای صبح دل سکه کارم مبر

زر و سر اینک ز من سکه رخ برمتاب

شعر سکه

به کنیت ملک اشرق کاسمانش نبشت

به سکه رخ خورشید بر، به زر مذاب

شعر سکه ماه مرجان

به سکه و به طراز ثنای او که بر آن

خدیو اعظم و خاقان اکبر است القاب

شعر سکه هفت سین

وگر ز سکه طاعت بگشته ام جانم

چو سکه باد نگون سار زیر زخم عذاب

شعر سکه ها

چو خاتمم همه چشم و چو سکه ام همه روی

اگرچه نقش کژم هست نیست جای عتاب

شعر سکه معین

که موم و زر به کژی نقش راستی یابند

ز مهر خاتم سلطان و سکه ضراب

شعر سکه طویله

حاسدان در زخم خوردن سرنگون چون سکه اند

تا به نامش سکه ایران مشهر ساختند

شعر سکه

وز پی تعظیم سکه ش را ز روهینای هند

شاه جن را جنیان دیهیم و افسر ساختند

شعر درباره سکه

بر سکه دین نامت چون نام تو بر سکه

نقش الحجری بادا کردار تو عالم را

شعر در مورد سکه